گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلدششم
سورهي انعام



اشاره
فراخوان به اصول سیاسی دین ابراهیم بت شکن تاریخ احکام گوشتهاي حلال و حرام ممنوعیت فرزندکشی تفسیر قرآن مهر جلد
ششم، ص: 21
سیماي سوره انعام
صفحه 7 از 90
اشاره
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي مهرگستر مهرورز شمارگان: سورهي انعام در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شده
و 12254 حرف است. نزول: این سوره پنجاه و چهارمین سورهاي است که بر پیامبر صلی الله «1» و داراي 165 آیه و 3860 کلمه
بعد از سورهي حِجر و قبل از سورهي صافات) و تاریخ نزول آن را سال چهارم بعثت گفتهاند؛ یعنی ) «2» علیه و آله فرود آمده
هنگامی که دعوت سرّي پیامبر صلی الله علیه و آله پایان گرفت و ایشان مأموریت یافتند که به طور علنی مردم را به اسلام فرا
است. « حیوانات چهار پا » به معناي ،« انعام » ، خوانند. اما از نظر ترتیب فعلی قرآن، انعام، ششمین سوره است. نامها: تنها نام این سوره
146 این سوره مکرراً ازص: 22 چهارپایان سخن - سبب این نامگذاري آن است که در آیات 136
گفته شده و احکام و قوانین مربوط به آنان بیان شده است. فضایل: در مورد فضیلت این سوره در روایات حکایت شده که سورهي
«1» . انعام را به هنگام نزول، هفتاد هزار فرشته بدرقه کردند و کسی که آن را بخواند، تمام آن فرشتگان براي او آمرزش میطلبند
البته این پاداش براي کسی است که در پرتو این سوره، جانش را از سرچشمهي توحید سیراب کند و به محتواي آن عمل نماید.
ویژگیها: سورهي انعام، در چینش فعلی قرآن، بعد از سورهي حمد، اولین سورهاي است که به عنوان سورهي مکی از آن یاد
میشود و از روایات اهل بیت علیهم السلام و سخنان مفسران استفاده میشود که این سوره یکباره بر پیامبر صلی الله علیه و آله
فرود آمده است. در این سوره، نام خدا 70 بار یاد شده است.
اهداف
اهداف اساسی این سوره دعوت به اصول اساسی دین، یعنی توحید، نبوت و معاد است.
مطالب
. 2. مبارزه با شرك و بتپرستی (در آیهي 151 و ...)؛ 3 ؛( 59 و 60 ،12 ، الف) عقاید: 1. پافشاري بر یگانگی خدا (در آیات 1
.4 ؛(114 اثبات رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و بیان جایگاه قرآن (در آیات 19 وص: 23
مباحث مربوط به قیامت و ایمان به روز واپسین (در آیات 12 و 164 ). ب) داستانها: 1. اشارهاي به تکذیب و استهزاي پیامبران
2. داستان ابراهیم، پیامبر بتشکن (در آیات 75 و 83 ). ج) احکام و قوانین: 1. احکام مربوط به حلال و حرام ؛( پیشین (در آیهي 10
2. ممنوعیت کارهاي ؛(146 - بودن گوشت چهارپایان، از قبیل گاو، گوسفند، شتر، و ردّ عقاید خرافی در این موارد (در آیات 136
5. نهی از ؛( 4. ممنوعیت فرزندکشی (در آیهي 151 ؛( 3. ممنوعیت آدمکشی (در آیهي 151 ؛( زشت آشکار و پنهان (در آیهي 151
6. انصاف در وزن و پیمانه کردن کالاها (در آیهي 151 ). د) مسائل فرعی: 1. مجادله و بحث با ؛( خوردن مال یتیم (در آیهي 151
3. لزوم وفاي به عهد و پیمان (در ؛( مشرکان با برهانهاي عقلی و آیات تکوینی؛ 2. لزوم رعایت عدالت در گفتار (در آیهي 152
آیهي 152 ). ***ص: 24
دوم: محتواي سوره انعام
قرآن کریم آیهي اول سورهي انعام را با حمد و ستایش خدا آغاز میکند و با توجه به آفرینش جهان میفرماید: 1. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي
خَلَقَ السَّموتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ ستایش مخصوص خدایی است که آسمانها و زمین را
آفرید، و تاریکیها و نور را قرار داد؛ سپس کسانی که کفر ورزیدند، براي پروردگارشان، [شریکِ مساوي قرار میدهند. نکتهها و
صفحه 8 از 90
اشارهها: 1. از امام علی و امام صادق علیهما السلام حکایت شده که این آیه به سه گروه از منحرفان پاسخ میگوید: الف) با اشاره
به خالق هستی، به ماديها، که جهان را ازلی میپنداشتند، پاسخ میدهد. ب) با اشاره به نور و ظلمت، به دوگانهپرستان پاسخ
است و « عدم » ، 2. ظلمت «1» . میدهد. ج) با ردّ عقاید کافران، به مشرکان عرب که براي خدا شریک قایل بودند، پاسخ میدهد
یا به خاطر آن است که ظلمت غالباً به معناي نور بسیار کم و ضعیف، در برابر نور ،« قرار دادن ظلمت » چیزي نیست؛ پس تعبیر
فراوان و قوي به کار میرود و یا به خاطر آن است که ظلمت، عدم خاص استص: 25 که به تبعیت،
مفرد است. این اختلاف ممکن است به خاطر آن باشد که منبع نور یکی « نور » جمع و « ظلمات » ، 3. در آیهي فوق «1» . خلق میشود
و نورهاي دیگر همه پرتوي از نور اویند، اما ظلمتهاي جهل، خرافات، شرك، کفر، نفاق و «2» است و آن خداي متعال است
گمراهی متعدد هستند و هر کدام منشأي جداگانه دارند؛ نور حق یکی است اما باطلها متعددند. از طرف دیگر، نور همیشه رمز
وحدت و اجتماع موجودات زنده، اما ظلمت و تاریکی رمز جداییها، پراکندگیها و اختلافات است. 4. توحید یک اصل فطري و
.5 «3» . عقیدهي همگانی بشر بود و بعدها شرك به صورت یک انحراف پیدا شد. این از تعبیرهاي آیهي فوق نیز به دست میآید
آیهي فوق انسان را به آفرینش عالَم کبیر یا نظام هستی، آیهي بعد او را به آفرینش عالَم صغیر یا انسان، و آیهي بعد از اینها، به
تفسیر قرآن مهر جلد ششم، ص: 26 آموزهها و پیامها: 1. اصل، ستایش پروردگار است «4» . نظام اعمال و رفتار انسان توجه میدهد
و کفرورزي انحراف از اصل به شمار میآید. 2. تمام ستایشهاي خود را نثار خالق هستی کنید. *** قرآن کریم در آیهي دوم
سورهي انعام به خلقت انسان و سرنوشت ثابت و متغیّر او اشاره میکند و میفرماید: 2. هُوَ الَّذِي خَلَقَکُ م مِّن طِینٍ ثُمَّ قَ َ ض ی أَجَلًا
وَأَجَلٌ مُّسَ مّیً عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ او کسی است که شما را از گِل آفرید؛ سپس سرآمد (غیر حتمی براي عمر شما) مقرّر داشت؛ و
سرآمد معیّن (و حتمی عمر شما) نزد اوست؛ سپس شما (در توحید و قدرت او) تردید میکنید! نکتهها و اشارهها: 1. آفرینش
انسانهاي کنونی، به چند صورت به خاك برمیگردد: الف) آفرینش انسان از پدر و مادر است، اما از آنجا که آفرینش اولین
ب) انسانها همگی از مواد و عناصر موجود «1» . انسان از خاك بوده، پس صحیح است که به ما بگویند شما را از خاك آفریدیم
به دو معنا به کار « اجَل » 2. در آیهي فوق «2» . در خاك، یعنی از طریق تغذیهي مستقیم یا غیرمستقیم عناصر خاکی به وجود میآیند
دوم به معناي عمر و مدت معیّن آن است « اجل » اول به معناي عمر و مدت غیر حتمی آن، یعنی اجل مُعلَّق است و « اجل » : رفته است
که بر اثر حوادث و تقدیرات و اعمال انسان کم یا زیاد نمیشود.ص: 27 به عبارت دیگر، انسان بر
اساس استعدادها و ساختمان وجودي خود، داراي یک عمر طبیعی است که کم یا زیاد نمیشود و آن همان اجل حتمی است. همین
عمر انسان ممکن است بر اثر سوء تغذیه، بیماريها، انجام گناهان، خودکشی، حوادث و تقدیرات دیگر کم شود و انسان زودتر از
گفته میشود. در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز « اجل غیرحتمی یامُعلَّق » پایان عمر طبیعی از دنیا برود، که به این مرگ زودرس
3. در مورد اجل غیرحتمی، در روایات اسلامی حکایت شده که ارتباط با خویشاوندان و «1» . به هر دو نوع اجل اشاره شده است
آموزهها و پیامها: «2» . صدقه و زکات و دعا، سبب زیاد شدن عمر، و قطع رابطه با خویشاوندان و ظلم سبب کم شدن عمر میشود
1. اگر آفرینش انسان و مدت عمر او، همه به دست خداست، پس (در مبدأ و معاد) شک نکنید. 2. با مطالعه در منشأ حیات خود و
مدت آن، (خداشناس شوید و) تردید نکنید. *** قرآن کریم در آیهي سوم سورهي انعام به علم بیکران الهی و الوهیت او اشاره
میکند و میفرماید: 3. وَهُوَ اللَّهُ فِی السَّموتِ وَفِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهْرَکُمْ وَیَعْلَمُ مَا تَکْسِبُونَص:
28 و او در آسمانها و در زمین خداست؛ پنهان شما و آشکارتان را میداند؛ و آنچه را بدست میآورید، میداند. نکتهها و
معتقد بودند، اما براي هر دسته از موجودات نیز، خدا و مدبّري قایل شده بودند و به خداي باران، « اللّه » اشارهها: 1. مشرکان عرب به
خداي جنگ، خداي صلح و خداي آسمان و مانند آن اعتقاد داشتند. آیهي فوق در پاسخ آنان میگوید: کسی که خالق است،
خدا در همه جا حاضر است و احاطه به همهي مکانها دارد؛ حضور او حضور «1» ؛ تدبیر و تصرف همه چیز نیز به دست اوست
صفحه 9 از 90
علمی، قیّومی و احاطهاي است نه حضور جسمی؛ و جایی از آسمانها و زمین از وجود او خالی نیست. هواخواه تو ام جانا و میدانم
نتایج اعمال و حالات ،« آنچه به دست میآورید » که میدانی که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی (حافظ) 2. مقصود از
روحی است که از افعال خوب و بد انسان حاصل میشود؛ پس معناي آیه این میشود که خدا هم از اعمال و نیّات شما آگاه است
و هم از آثاري که این اعمال در روح شما میگذارد. آموزهها و پیامها: 1. منطقهي فرمانروایی خدا تمام هستی است و علم او
بیکران است. 2. به فرمانروایی و علم بیکران الهی توجه کنید (و مراقب کردار و دستآوردهاي خود باشید). *** تفسیر قرآن
مهر جلد ششم، ص: 29 قرآن کریم در آیهي چهارم سورهي انعام به واکنش مشرکان در برابر نشانههاي خدا اشاره میکند و
میفرماید: 4. وَمَا تَأْتِیهِم مِّنْ ءَایَۀٍ مِّنْ ءَایتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَ انُواْ عَنهَا مُعْرِضِ ینَ و هیچ نشانهاي از نشانههاي پروردگارشان براي آنان
نمیآید، مگر اینکه از آن رویگردانند. نکتهها و اشارهها: 1. ابتداییترین شرط هدایت و راهیابی، تحقیق و جست وجوگري است.
این شرط نه تنها در مشرکان وجود ندارد، بلکه هر گاه چشمهي آب زلالی بر در خانهي آنها بجوشد، روي برمیتابند و به آیات
پروردگار توجه نمیکنند. رويگردانی و عدم تحقیق در بارهي حق، در عصر ما نیز در برخی کافران متعصب و لجوج وجود دارد.
تعبیر لطیفی « از طرف پروردگارشان » غفلت نگر! که پشت به محراب کردهاند در کشوري که قبلهنما موج میزند (صائب) 2. تعبیرِ
آمده است، ولی از آنها « خودشان » است و اشاره دارد که مقصود خدا از آیات، تربیت آنهاست و این آیات هم از طرف پروردگار
روي میگردانند. آموزهها و پیامها: 1. انسانهاي لجوج، به هیچ گونه دلیل و نشانهاي توجه ندارند و از همهي آنها روي برمیتابند.
2. از نشانهها و آیات الهی روي برنتابید که از طرف پروردگار شما و براي تربیت شماست. ***ص:
30 قرآن کریم در آیهي پنجم سورهي انعام به تکذیب و مسخره کردن حق توسط مشرکان اشاره میکند و ضمن هشدار به آنها
میفرماید: 5. فَقَدْ کَذَّبُواْ بِالْحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِیهِمْ أَنبؤُاْ مَا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِءُونَ و بیقین آنان، هنگامی که حق به سراغشان آمد،
. تکذیب کردند! پس در آینده اخبار بزرگ چیزي که همواره آن را ریشخند میکردند، به آنان خواهد رسید. نکتهها و اشارهها: 1
این آیه و آیهي قبل از آن، به سه مرحله از کفر اشاره شده است: الف) اعراض و رويگردانی از آیات الهی؛ ب) تکذیب حق؛ ج)
مسخره کردن حقایق و آیات خدا. این مطالب نشان میدهد که انسان در راه کفر، در یک مرحله متوقف نمیشود و هر چه پیش
میرود، بر شدت انکار و دشمنی او با حق و بیگانگیاش با خدا افزوده میشود. 2. مراحل سهگانهي فوق هر کدام در مرحلهي
بعدي تأثیر میگذارد و زمینهي آن را فراهم میسازد؛ یعنی کسی که از حق روي میگرداند، در نتیجه، آن را نمیشناسد و هنگامی
که با آن مواجه میشود به راحتی انکار و تکذیبش میکند و کسی که حق را تکذیب کرد، کمکم به مسخره کردن آن میپردازد؛
یعنی مراحل سقوط را یکی پس از دیگري میپیماید. آموزهها و پیامها: 1. براي کافران خبرهاي تلخی در راه است (پس به آرامش
و سرمستی موقت خود دلشاد نباشند). 2. حق را دروغ نشمارید و ریشخند نکنید که این شیوهي کافران است. *** تفسیر قرآن مهر
جلد ششم، ص: 31 قرآن کریم در آیهي ششم سورهي انعام به سرنوشت طغیانگران پیشین اشاره میکند و با هشدار به مشرکان
میفرماید: 6. أَلَمْ یَرَوْاْ کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّکَّنهُمْ فِی الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّن لَّکمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَآءَ عَلَیْهِم مِّدْرَاراً وَجَعَلْنَا الْأَنْهرَ
تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْنهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْناً ءَاخَرِینَ آیا اطلاع نیافتهاند که پیش از آنان چه بسیار، گروههایی را
هلاك کردیم؟! که در زمین به آنان امکاناتی دادیم، که براي شما آنچنان امکاناتی فراهم نکردیم؛ و [بارانهاي پی در پی آسمان
را بر آنان فرستادیم؛ و نهرهایی قرار دادیم، که از زیر (شهرهاي) آنان روان باشد؛ و آنان را بخاطر پیامدهاي (گناهان) شان هلاك
ساختیم؛ و گروههاي دیگري بعد از آنان پدید آوردیم. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات قرآن مکرر به این موضوع اشاره شده که
و به «1» امکانات فراوان مادي، سبب غرور و غفلت افراد کمظرفیت میشود، به طوري که خود را از پروردگار بینیاز میپندارند
گناه و نافرمانی روي میآورند، در حالی که هر لحظه محتاج خدا هستند. قرآن در این مورد هشدار میدهد که اینگونه رفتارها،
سبب نابودي انسانها میشود. این هشدار براي انسان عصر حاضر نیز هست. 2. اگر انسان در تاریخ زندگی فرعونهاي مصر،
صفحه 10 از 90
پادشاهان سبأ، سلاطین کَلِده و آشور، قیصرهاي روم، پادشاهان ایران باستان و زندگانی افسانهاي آنها و عواقب دردناك کفر و
.3 طغیان و بیدادگري آنان بنگرد، به عظمت و اسرار سخنان قرآن در آیهي فوق پی میبرد.ص: 32
را نابود میکند، مردمی دیگر جايگزین آنان «1» طغیانگران تصور نکنند که تنها انسانهاي زمین هستند، بلکه خدا هر گاه ملتی
مینماید؛ بنابراین هر قومی که نافرمانی کند، هلاك میشود. آموزهها و پیامها: 1. گناه سبب هلاکت ملتها میشود. 2. از تاریخ
ملتهاي پیشین و سرنوشت شوم گناهکاران عبرت بگیرید. *** قرآن کریم در آیهي هفتم سورهي انعام به بهانهجویی و لجاجت
مشرکان اشاره میکند و میفرماید: 7. وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتباً فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ و اگر
(بر فرض) نوشتهاي در صفحه (کاغذ) بر تو فرو فرستیم، و آن را با دستهایشان لمس کنند، حتماً کسانی که کفر ورزیدند،
شأن نزول: حکایت شده که گروهی از بتپرستان، همچون نَضر بن حارث و عبد اللّه بن «! این، جز سِحري آشکار نیست » : میگویند
امیّه، به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گفتند: ما تنها در صورتی ایمان میآوریم که نامهاي از طرف خدا، با چهار فرشته بر ما نازل
.ص: 33 نکتهها و اشارهها: 1 «2» . کنی؛ آیهي فوق در این باره فرود آمد و بهانهتراشی آنان را افشا کرد
یکی از عوامل انحراف، لجاجت است. این صفت سبب میشود که انسان در برابر دلیل روشن تسلیم نشود و حتی امور تجربی و
به صورت معجزهآسا، فرود آید، باز «1» ، محسوس و بدیهیاتی را که میبیند، انکار کند؛ اگر براي کافران لجوج صفحهاي کاغذي
از رایجترین تهمتهایی است که به پیامبران الهی میزدند و آنان را ترور شخصیتی میکردند. « سحر » . هم آن را انکار میکنند. 2
. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی منتظر لجاجتها و تهمتها باشند. 2. در هنگام لجاجت هیچ دلیل و معجزهاي کارساز نیست. 3
به دنبال قانع کردن کافران لجوج نباشید، که سودي ندارد. *** قرآن کریم در آیهي هشتم سورهي انعام به برخی دیگر از بهانههاي
چرا » : مشرکان اشاره میکند و میفرماید: 8. وَقَالُواْ لَوْ لَآأُنزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَکاً لَّقُضِ یَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَایُنظَرُونَ و [مشرکان گفتند
و [لی اگر (بر فرض) فرشتهاي فرود میآوردیم، حتماً کار تمام شده بود؛ سپس (اگر مخالفت «. هیچ فرشتهاي بر او فرود نیامد
میکردند) مهلت داده نمیشدند.ص: 34 نکتهها و اشارهها: 1. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله معجزاتی
هم چون قرآن را آورده بود، پس جایی براي بهانهجویی در مورد نزول فرشته نبود، علاوه بر آن، قدرت و استعداد فرشتگان براي
رسالت و نبوّت، از انسان بیشتر نبود. 2. اگر فرشتهاي بر پیامبر صلی الله علیه و آله فرود میآمد و به صورت حسّی همه او را
میدیدند، این یک معجزهي شهودي و آخرین مرحلهي اتمام حجت بود و در این صورت اگر کسی مخالفت میکرد، مجازات او
قطعی میبود و به او مهلت داده نمیشد؛ پس خدا از لطف خود و براي دادن فرصت تجدید نظر به بندگان، معجزات حسّی و
شهودي را فوراً نمیآورد. آموزهها و پیامها: 1. کافران در برابر حق بهانهتراشی میکنند. 2. به پیامدهاي خطرناك برخی
بهانهجوییها توجه کنید و از رهبران الهی چیزهایی نخواهید که به زیان خودتان باشد. 3. بعد از معجزات شهودي، حجت و مهلت
تمام میشود. *** قرآن کریم در آیهي نهم سورهي انعام پاسخ دیگري به بهانهجوییهاي مشرکان میدهد و میفرماید: 9. وَلَوْ
جَعَلْنهُ مَلَکاً لَّجَعَلْنهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَیْهِم مَّا یَلْبِسُونَ و اگر (بر فرض) او را فرشتهاي قرار میدادیم، حتماً وي را [به صورت مردي در
. میآوردیم؛ و مسلماً (به پندار آنها کار را) بر آنان مشتبه میساختیم؛ آنچه (را بر دیگران) مشتبه میسازند! نکتهها و اشارهها: 1
مفسران در مورد این آیه دو احتمال دادهاند: الف) مقصود آن باشد که اگر فرشتهاي میآمد، به صورت مردي میآمد، تفسیر قرآن
مهر جلد ششم، ص: 35 که در این صورت، فقط کافی بود شکل مرد را داشته باشد. ب) مقصود آن باشد که اگر پیامبر فرشته
میشد، به صورت مردي میآمد که در این صورت باید تمام صفات ظاهري و باطنی انسان را داشته باشد، تا بتواند الگوي
البته ظاهر آیه با همان معنا و احتمال اول سازگارتر است. 2. در این آیه، پردهپوشی و اشتباهکاري از «1» . انسانهاي دیگر باشد
دیدگاه مشرکان مطرح شده است؛ یعنی اگر فرشتهاي میفرستادیم، میبایست به صورت و سیرت انسانی باشد، که در این صورت،
به عقیدهي مشرکان، ما مردم را به اشتباه انداخته بودیم؛ همانطور که آنان افراد بیخبر را به اشتباه میافکنند و چهرهي حقیقت را از
صفحه 11 از 90
آموزهها و پیامها: 1. همیشه راه بهانهجویی مشرکان باز است (حتی اگر فرشتهاي نازل شود). 2. مشرکان «2» . آنان میپوشانند
فرافکنی میکنند و در حالی که خود مشتبهنما هستند، دیگران را به مشتبهنمایی متهم میسازند. 3. مواظب مشتبهنمایی مشرکان
. باشید. *** قرآن کریم در آیهي دهم سورهي انعام به ریشخند نمودن پیامبران پیشین و کیفر این کار اشاره میکند و میفرماید: 10
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِءُونَص: 36 و بیقین پیش از
تو فرستادگانی ریشخند شدند؛ و [لی آنچه که همواره آن را ریشخند میکردند، کسانی از آنان را که ریشخند میکردند فرو
گرفت. نکتهها و اشارهها: 1. پیامبران الهی خبرهایی از مجازات کافران را بیان میکردند، اما مخالفان آنها را انکار میکردند و
سرانجام، این مجازاتها دامن آنان را میگرفت. 2. روش قرآن آن است که با یادآوري مشکلات و صبر پیشینیان، به مؤمنان
دلداري میدهد و صبر آنان را زیاد میکند. 3. مبلّغان دین نباید از ریشخند مخالفان دلتنگ شوند؛ این شیوهي همیشگی و نوعی
جنگ روانی دشمن است که باید در برابر آن صبر و استقامت کرد. 4. استهزا و مسخره کردن پیامبران، یکی از گناهان کبیره است
که وعدهي عذاب بر آن داده شده است. 5. آیهي فوق نوعی تسلّی خاطر براي پیامبر صلی الله علیه و آله است که تزلزلی در
ارادهاش واقع نشود؛ و در همان حال، تهدیدي براي مخالفان لجوج است که به عواقب دردناك کارخویش بیندیشند. آموزهها و
. پیامها: 1. مخالفان دین و مسخره کنندگان رهبران مذهبی مغرور نباشند که سرانجام عذاب الهی دامن آنان را خواهد گرفت. 2
رهبران الهی منتظر ریشخند مخالفان دین باشند (و در برابر آنها استقامت کنند) که خدا با آنان برخورد خواهد کرد. *** تفسیر
قرآن مهر جلد ششم، ص: 37 قرآن کریم در آیهي یازدهم سورهي انعام مردم را به جهانگردي هدفمند و عبرتآموز فرا میخواند
در زمین گردش کنید! سپس بنگرید فرجام تکذیب » : و میفرماید: 11 . قُلْ سِیرُواْ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انظُرُوا کَیْفَ کَانَ عقِبَۀُ الْمُکَذِّبِینَ بگو
نکتهها و اشارهها: 1. مطالعهي تاریخ گذشتگان در کتابها براي انسان بسیار سازنده است، اما «!؟ کنندگان چگونه بوده است
مشاهدهي عینی آثار باستانی و دیدن سرنوشت اقوام نابود شده، تأثیر بیشتري بر انسان دارد؛ زیرا این آثار حقایق تاریخی ملتهاي
در کارگه کوزهگري رفتم دوش دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش از دستهي هر کوزه «1» . گذشته را ملموس و محسوس میسازد
به کار « عطف همراه با فاصلهي زمانی » برآورد خروش صد کوزهگر و کوزهخر و کوزهفروش (خیام) 2. واژهي (سپس) معمولًا براي
میرود و به کار بردن آن در آیهي فوق، شاید به این هدف باشد که به انسان تذکر دهد که پس از مشاهدهي آثار باستانی، در
قضاوت خود عجله نکند و با حوصله و دقت بیندیشد و عاقبت کار آنان را با چشم خود ببیند. 3. در برخی احادیث از امام صادق
تفسیر قرآن مهر جلد ششم، ص: «2» . علیه السلام حکایت شده که منظور از آیهي فوق، نظر به آثار پیامبران الهی و قرآن کریم است
38 روشن است که این گونه احادیث مصادیق و موارد آیه را مشخص میکند، ولی آیهي فوق و نظر و تفکر و سیر و سیاحت
منحصر در این موارد نیست و همهي سفرهاي علمی و آموزنده و عبرتآور در دیدار از آثار باستانی، ستوده و نیکوست. آموزهها و
پیامها: 1. جهانگرديِ هدفمند و عبرتآموز نیکوست. 2. از آثار باستانی دیدن کنید و عبرت بگیرید. 3. گردشگري هدفمند داشته
باشید. ***ص: 39
جهانگردي